ضمن عرض سلام شاید برای خیلیها مطلوب نباشد که اولین مطلب پس از مقدمه، مطلبی سیاسی باشد ولی قبلاً گفتم که برای ضرورتها مینویسم و ان شاء الله برای خدا. دیروز که مناظره سوم پخش شد و مباحث بالا گرفت، واقعاً از صمیم قلب به وجود جناب استاد حداد و عزیز دلمان جناب جلیلی افتخار کردم و از عمق جان برای توفیقشان دعا کردم. از این که مردم آقای حداد را به بهانههای بیمعنا و مهمل، گزینهی رأی خود قرار نمیدهند، به شدت گله دارم. چرا به خدا آن قدر که باید ایمان نداریم تا بدانیم هیچ یک از نظرسنجیها رأی مردم را تعیین نمیکنند و خدا - که مقلب القلوب است - معطل نظرسنجی نمیماند. اگر بین خودمان و خدا این بزرگوار را اصلح میدانیم موظفیم با تمام توان برای ایشان تبلیغ کنیم و نگوییم که ایشان چون آرام است به درد نمیخورد یا چون لاغر است فلان یا چون ... یا چون رأی نمیآورد. خب اگر ما برای اصلح تبلیغ کنیم به خواست خدا اصلح، مقبول میشود. ای کاش به جای محاسبات مادی، کمی خدا را لحاظ میکردیم. این مطلب را نوشتم برای تقدیر از مجاهدت شجاعانه استاد حداد عادل در دو مناظره اخیر که احساس میشود به دلیل جنجالی نبودن شخصیت ایشان، به شدت مظلوم واقع شدهاند. ای کاش این نگاشته، قدمی هرچند کوچک باشد برای ادای دین آن مرد بزرگ بر ذمّه من. مردی که آنگاه که کتاب «فرهنگ برهنگی، برهنگی فرهنگی» اش را خواندم به گوشهای از ارزش و عمق شخصیتش پی بردم. خدا این بزرگمرد را برای اسلام و انقلاب حفظ کند.